باسمه تعالی

امسال سال حماسه سیاسی است. مهم ترین حماسه در این سال انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است. در این عرصه چهار تکلیف متوجه ماست: 1. شرکت در اصل انتخابات که دشمنان و منافقان داخل و خارج را مأیوس می کند و پشتوانه محکمی برای نظام به ارمغان می آورد 2. رأی دادن به اصلح که خود متوقف بر دو تکلیف دیگر است: 3. شناسایی اصلح 4. شناساندن و معرفی اصلح.

دلیل لزوم انتخاب اصلح: ا. دلیل عقلی و عقلایی که در تمام دنیا مراجعه به بهترین کارشناس پذیرفته شده است. 2. دلیل نقلی یا شرعی الف. آیه ان الله یأمرکم ان توودوا الامانات الی اهلها یعنی خدا دستور می دهد که امانات را به اهلش بسپارید و چه امانتی مهم تر از پست ریاست جمهوری. امر در این آیه اگر ارشادی باشد ارشاد و تأیید همان حکم عقل است و اگر مولوی باشد دلیل مستقلی است در کنار دلیل عقلی. ب. روایات بسیاری داریم که پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام می فرمایند من تقدم علی قوم المسلمین و هو یری ان فیهم من هو افضل منه فقد خان الله و رسوله و المسلمین. ترجمه:  اگر کسی مسئولیتی را بپذیرد  در حالی که صالح تر از او در جامعه هست به خدا و پیامبر و همه مسلمانان خیانت کرده است. (الغدیر علامه امینی) نیز: من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم ان فیهم من هو اولی بذلک منه و اعلم بکتاب الله و سنة نبیه فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین . ⁽نظام الحکم و الادارة فی الاسلام، ص 302 ⁾ کسی که کارمندی از مسلمین را بکار گیرد در حالی که می داند در میان آنها فردی که از او بهتر و به کتاب خدا و سنت پیامبر داناتر است، وجود دارد، به خدا و پیامبر و همه مسلمین خیانت کرده است .

قابل توجه اینکه هم امام راحل و هم مقام معظم رهبری همواره تأکید می کردند که مردم در انتخابات بگردند و اصلح را پیدا کنند.

راه شناسایی اصلح

در شناخت اصلح اگر کسی به یقین رسید همان یقین برای او حجت و معتبر است اما اگر نه باید تحقیق کند و از کسانی که در این عرصه آشناترند بپرسدتا اصلح را شناسایی کند.

ائتلاف

آیا ائتلاف می تواند معرف خوبی برای اصلح باشد؟ خیر ائتلاف چند اشکال دارد. اولا بیشتر با ساختار دموکراسی غربی سازگار است تا مبانی شرعی مردم سالاری دینی. ثانیا در ائتلاف معمولا چهره ها می آیند و می گویند چون ما رأی بیشتری داریم پس اگر ائتلاف کنیم می توانیم آرا را متوجه خود کنیم که این هم مبنایی در شرع ندارد یعنی صرف چهره بودن و رأی داشتن ملاک اصلحیت و مشروعیت حضور در صحنه مسئولیت ها نمی باشد. ثالثا در ائتلاف ها صداقت کم تر مشاهده می شود؛ چرا که اگر واقعا صادقانه می خواهند در انتخاب به مردم کمک کنند از همان ابتدا بگویند از بین ما چند نفر یک نفرمان بهتر است. دیگر معنا ندارد که گاهی بگویند می آئیم و گاهی بگویند نمی آئیم! پس اکثر کسانی که به صورت ائتلافی آمده اند کارشان با مبانی اسلام سازگار نیست.

نقد برخی چهره های حاضر در صحنه

1. دکتر قالیباف: به این دلایل شایسته ریاست جمهوری نیست: الف. ساکت فتنه بلکه کسی است که به نفع فتنه بیانیه دروغ آمیز میر حسین را در همشهری منتشر کرد و بعد از اشکال وزیر وقت کشور جوابیه وزیر را منتشر نکرد و بعد از شکایت وزیر و حکم دادگاه با تأخیر آن جوابیه را منتشر کرد.  ب. افتخار به تکنوکرات بودن که در فرمایشات مقام معظم رهبری در اول فروردین در مشهد مورد نقد قرار گرفت. ج. در سال ها قبل وقتی از وی سوال می شود که اگر رئیس جمهور شوی و با مقام معظم رهبری اختلاف داشتی چه می کنی؟ می گوید می روم با ایشان صحبت می کنم تا راضی و متقاعد شوند. د. در جلسه ای در مشهد وعاظ آن شهر دعوت می شوند و به هر کدام پنج میلیون تومان هدیه می دهند تا مبلغ وی در امر انتخابات باشند!

2. دکتر حداد: انتقادات الف. چرا با قالیباف ائتلاف کرده است؟ این امر موجب تطهیر او می شود! ب. می گوید اینکه جبهه پایداری در صدد اصلح است خوب است اما اگر اصلح رأی نیاورد چه کنیم (یعنی جای نگرانی هست که شاید ما مشغول اصلح شویم و یک فرد منحرف و فتنه گر رأی بیاورد!) پاسخ این است که اولا ما یقین نداریم که اصلح رأی نیاورد ثانیا شما به جای اینکه با ساکت فتنه ائتلاف کنید با اصلح ائتلاف کنید تا رای او بالا بیاید. از طرف دیگر ما مأمور به وظیفه هستیم نه نتیجه!

3. دکتر ولایتی: انتقادات و نقاط ضعف: الف. ائتلاف با قالیباف به همان بیانی که در نامزد قبل گفتیم. ب. گرایش به هاشمی دارد به گونه ای که علی رغم توصیه حاج آقا مجتبی تهرانی (که به ایشان می فرمایند: برای اینکه هاشمی رأی نیاورد شما بیا) می آید ولی به نفع هاشمی کنار می کشد.

4. دکتر رضائی: انتقاد: در ایام انتخابات وقتی نظام را متهم به تقلب کردند تنها نمایندگان او آمدند که صندوق آرا بازشماری شود و وقتی تا غروب شمرده شد و به او گفتند تغییر حاصل نشد و حتی آرا احمدی نژاد دارد بیشتر می شود وی می گوید برگردید و بعد مصاحبه می کند و می گوید از حق خود گذشتم!!!

تلاش جبهه پایداری در معرفی اصلح

تنها تشکلی که به صورت منسجم و نظام مند در صدد معرفی اصلح است جبهه پایداری است که پدر معنوی وی علامه مصباح یزدی است و شورای فقهی آن نیز سه عضو دارد (یکی از آن سه عضو حضرت آیت الله خوشوقت بود که عارفانه به دیدار معبود شتافت. روحش شاد) و دارای 17 عضو اصلی و 5 عضو علی البدل است. این جریان فکری که بعد از نفوذ انحراف در دولت از باب تکلیف وارد عرصه شدند ابتدا در مجلس نهم نقش خوبی ایفا کردند و هم اکنون تکلیف مدارانه وارد حماسه سیاسی شده اند. این جبهه هفتاد نفر را که احتمال می داد در عرصه کاندیداتوری ریاست جمهوری حاضر شوند را با 195 ویژگی (یعنی سیزده ویژگی که هر یک به پانزده زیر شاخه تقسیم می شود) مورد بررسی قرار داد و به آنها نمره داد و در این نمره دادن ها تنها به فرم هم بسنده نکرد بلکه درباره ویژگی های مذکور در جلساتشان بحث هم کردند (مثلا فلان نامزد به چه دلیل ولایت مدار نیست یا شجاع نیست یا بهمان نامزد به چه دلیل مردمی نیست. و این بحث کردن ها از جمله استثنائات غیبت به شمار می رود چرا که مصلحت جامعه اسلامی متوقف بر آن است). در نهایت سه نفر باقی مانند با حدود سه هزار امتیاز. این سه نفر به ترتیب اولویت عبارت بودند از دکتر کامران باقری لنکرانی دکتر فتاح و دکتر جلیلی. یعنی جناب دکتر لنکرانی در صدر واقع شد اما این سه بزرگوار جلساتی تشکیل می دهند و در این امر هر یک دیگری را ترغیب می کند که در عرصه حاضر گردد (که این خود یکی از ارزش هایی است که در غیر جبهه پایداری مشاهده نمی شود). در هر صورت تکلیف متوجه جناب دکتر لنکرانی می شود و ایشان از این باب وارد عرصه می شوند.